عریضه

نوشته های پراکنده

عریضه

نوشته های پراکنده

عریضه

عریضه را مرقومه و عرض حال معنا کرده اند ، مرقومه که همه جور مطلبی در آن جای می گیرد و عرض حال هم که مشخص است. اصلا مرقومه ای که عرض حال نباشد ، مرقومه نیست. بگذریم از اینکه در معنای عریضه «شکواییه» هم وارد شده است . . .

عرایض آنی

۳ مطلب در دی ۱۳۹۴ ثبت شده است

حتما شما هم افرادی را می شناسید که دوست دارند جدیدترین نسخه و آخرین مدل ِ هر چیزی را داشته باشند. با لباسی که بر اساس جدیدترین مد روز و گرانترین برند خریداری شده است ، سوار آخرین مدل ماشین که در بازار به خوش فرمانی معروف است می شوند و هر از چندگاهی با تبلت یا تلفن همراهشان که معروف ترین برند رایج در کشور است ور می روند.  این البته ، افق و ایده آل زندگی این افراد و آخرین نقطه طیف وسیعی از مردم است که از فقیر تا غنی را شامل می شود. در نقطه نقطه ی این طیف هر کس در حد و اندازه خود ، دوست دارد به سمت ِ پررنگ تر ِ طیف حرکت کند.

کسی که ماشین ایرانی دارد ، برای خرید مدل بالاتر تلاش می کند و کسی که ماشین ندارد ، برای خرید ماشین خود را به آب و آتش می زند. در این میان ، افرادی هستند که دائم در تکاپو و تغییر، برای رسیدن به نقطه ایده آل هستند، نقطه ای که غالبا خیلی خیلی دور است و رسیدن به آن شاید غیر ممکن باشد.

البته بخشی ازاین حرص و ولع و رقابت ، ریشه در ذات ِ فریبنده ی دنیا دارد و از آن گریزی نیست. مشکل از جایی شروع می شود که تمام دلخوشی و زندگی خود را در این مسیر قرار می دهیم. کسی که از زندگی هدفی جز رسیدن به پله بالاتر ندارد و همیشه خود را در پلکان موفقیت موفقیتی که در آینده تعریف می شود می بیند فرصتی برای رسیدگی به حال و احوال خود ندارد ، چون حال و احوال را هم در جایی میان آن طبقات می بیند. شاهد این مسئله ، کسانی هستند که حتی تفریحات شخصی خود را هم طبقاتی تعریف می کنند. غذا خوردن در فلان رستوران مشهور که غذاهایش بیشترین قیمت ها را دارد ، تماشای مسابقه ی ورزشی که در آن فقط عده ای خاص حق شرکت کردن دارند و . . . نمونه هایی از این تفریحات طبقاتی هستند.

مقصود از این نوشته مذمت و تقبیح نیست ، هیچ کس حق ندارد درباره دیگران تصمیم بگیرد و برای رفتارهای شخصی آنها قضاوت کند. غرض از این نوشته ، تنها طرح یک سوال است: ما که همه زندگیمان را حتی سرگرمی هایمان را - در یک رقابت بی پایان تعریف کرده ایم، کی می خواهیم توقف کنیم و به خودمان برسیم؟ آیا به اندازه کافی فرصت داریم؟

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۹۴ ، ۲۱:۰۳
من

بسم الله الرحمن الرحیم

ما و جایگاه تاریخی شیخ شورانگیز عربستان

هر گونه که بخواهیم به اعدام روحانی مجاهد ، شیخ نمر باقر النمر  نگاه کنیم  ، بعید است بتوانیم قبول کنیم که این یک حادثه تاریخی با ابعاد گسترده ی بعدی نیست. هر چند حوادث تاریخی معمولا در زمان خود ، آن چنان که باید و شاید شناخته و پرداخته نمی شوند ، اما همیشه در برهه هایی از زمان می توان تشخیص داد که تاریخ به نقاط برجسته و طلایی خود رسیده است. اینجاست که نحوه عمل ما در برابر این برجستگی ها ، می تواند تاریخ ساز شود. برعکس این مطلب نیز صادق است ، بهره نبردن از فرصت ها و زمان های خاص تاریخ ، می تواند قضاوت منفی آیندگان درباره ما را به همراه داشته باشد.هم اکنون با خواندن این سطور می توانید مثال های متعددی از تاریخ را در ذهن خود مرور کنید که مردم آن زمانه ، به بی تدبیری و کم عقلی و کم همتی متهم و محکوم شده اند.

مقصود از این نوشته ، نگاهی ابزاری به موضوع شهادت شیخ شورانگیز عربستان نیست؛ اما آیا می توان انکار کرد که شیخ شهید، پیام آور آزادی و  اسلام به معنای واقعی برای مردم کشور خویش بود؟ با این حساب «استفاده ابزاری» نامیدن ِتلاش در جهت جهانی کردن پیام شیخ نمر ، نهایت بی انصافیست ؛ همانطور که نگاه جناحی و سیاست زده به این حادثه دردناک ، مذموم است.

با این توضیحات می توان درک کرد در شرایطی که زشت ترین و پلیدترین انواع بشر ، توسط رسانه های دنیا به قهرمان هایی بی چون و چرا تبدیل می شوند ، وظیفه ما در قبال اسوه هایی نظیر شیخ نمر چیست. کاش می شد ، همانطور که رسانه های مذکور از تبلیغات یک طرفه و مستقیم و خطابی در این موارد پرهیز می کنند ، در نوشتن و گفتن از شیخ باقر النمر اندکی تقوی و پرهیزکاری و صبر به خرج می دادیم و به جوانب رسانه ای و تبلیغاتی این مسئله بیشتر توجه می کردیم. ما بارها درباره شخصیت های این چنینی این تجربه تلخ را تکرار کرده ایم و حالا کاملا می دانیم که تبلیغات ضعیف و دفاعیات غلط ، بیشترین ضربه را بر پیکر تاریخی اسوه ها وارد می کند ؛ چه بسا قرن ها باید بگذرد تا اثرات این ضربات مهلک از بین برود.

به هر حال آن چه مسلم است ، وجه پررنگ آزادیخواهی و عدالت طلبی در زندگی مبارزاتی شیخ نمر باقرالنمر است. شیخ نمر آنچه در توان داشت به میان آورد ، از این جا به بعد نوبت ماست.

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۵ دی ۹۴ ، ۲۰:۵۱
من

بسم الله الرحمن الرحیم

همزمان با ثبت نام کاندیداهای انتخابات مجلس شورای اسلامی، اخبار جالب و بعضا عجیبی از ثبت نام افراد مختلف برای انتخابات شنیده می شود. معمولا در دوره های مختلف انتخابات حداقل یک گزارش صدا وسیما به این مسئله می پردازد. از جوانی که با تیپ و قیافه کابویی برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام می کند تا آحاد مختلف مردم که برای شیرین کاری و سلفی گرفتن و شرط بندی خود را به عنوان کاندید انتخاباتی معرفی می کنند.

اما پدیده ای که سال هاست - نه تنها در کشور ما بلکه در همه جای دنیا - دست به گریبان دموکراسی و مردم سالاریست ، مسئله ثبت نام ستاره ها در انتخابات است. مخصوصا اینکه در بعضی از انتخابات ها ، هیچ قانونی برای رد صلاحیت این افراد یا ممنوعیت حضورشان وجود ندارد. فارغ از اینکه حضور ستاره ها تاکنون چقدر در عرصه سیاسی جمهوری اسلامی موثر بوده است ، می خواهیم به بررسی اجمالی این مسئله بپردازیم؛ حضور ستاره ها در انتخابات خوب است یا خیر؟!

1- مهمترین مسئله در بررسی حضور ستاره ها در عرصه انتخابات، سرمایه ی اجتماعی ایشان است. ستاره ها با پشتوانه یک محبوبیت اجتماعی وارد انتخابات می شوند. در یک جامعه  ایده آل ، مردم افراد را بر اساس صلاحیتشان به مسئولیت می رسانند. در واقع مقدار صلاحیت کاندیداها ، با مقدار محبوبیتشان رابطه مستقیم دارد. اما در مورد ستاره ها این گونه نیست. یک ستاره وقتی کاندید انتخابات مجلس می شود قبل از ارائه هر گونه طرح و برنامه ، صاحب محبوبیت است و چه بسا به واسطه این محبوبیت پیروزی اش قطعی باشد.

2- ستاره ها وقتی وارد عرصه سیاست می شوند جز در دو حالت قرار نمی گیرند. یا اینکه در مسیر قبلی ِ خود ، به دنبال پررنگ تر کردن نقش خود در ذهن مخاطب هستند و به ستاره بازی ادامه می دهند. یا اینکه در جریانات سیاسی موجود ، هضم می شوند. دلیل این هضم شدن کاملا معلوم است ، یک ستاره ، هر چقدر هم که از سطح تفکر و ادراک سیاسی بالایی برخورد باشد ، باز هم عقبتر از کارکشتگان عرصه سیاست مخصوصا جامعه رانتخواران و مفسدین محترم است. با این وجود می توان حدس زد که حضور ستاره ها در عرصه سیاست ، هیچ منفعتی برای کشور نخواهد داشت.

با این حال بعید است بتوان قانون مشخصی درباره ممنوعیت حضور ستاره ها در عرصه سیاست وضع کرد ، همچنان که در برخی از کشورهای پیشرفته همچنان این آسیب وجود دارد. در این شرایط تنها راهی که برای جلوگیری از این آسیب وجود دارد ، آگاه کردن مردم از وظایف و کارکردهای جایگاه های انتخابی(مثل نمایندگی ها) است.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ دی ۹۴ ، ۱۶:۳۸
من